↧
شعر تو ای
نگفتمت به ملک من درنیا که عطر وجودت درآتش است لاله هایم شرمگین از نگاه پرگناهت که ترنم می سازدو می سوزد از ...
View Articleبهار
انگار هیاهوئی پنهان در راه است پرنده بال خود را می شوید جویبار تمنای اوج دارد ابر هوس رقص دارد شاخه هوای ...
View Articleسنگ
برخیز برخیز بر خود سنگی بزن که در ثقل زمین چنین گرفتار ایستاده ای هیج سایه ای مهمانت نخواهد ماند نمی خوانم تصویرت کنار ...
View Articleمن از خدامه
من از خدامه پشت سیب درختها پنهان بشم تو منو نبینی تو قاب پنجره فریاد کنم تو منو نچینی آسمون بشینه ...
View Articleهان
هان هان ایستاده ای چه سخت در درون خویش مگر باران درونت رانشسته رفت چشمهایت هم تا ابد خیس کنی دیگر آن باران تورا غسل ...
View Article